جمعه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۳

اون قدیما یه دیوار داشتم که همیشه سرم رو بهش تکیه می دادم و آروم گریه می کردم. یک روز وسط گریه خوابم برد، وقتی بیدار شدم دیدم که ... تنها افتاده ام روی زمین ... دیوارم رفته بود ... آهای! کسی دیوار منو ندیده؟

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes