شنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۸۳

مجتبی گفته که هر گونه نقدی رو می پذیره ولی من نمی خوام مجتبی رو نقد کنم.(با این صفحه کلید بدون برچسب، طبعا هدفم تمرین فارسی تایپ کردنه!!) اما از این حرفها که بگذریم در واقع نیازی هم به نقد نیست. من کاملا مجتبی رو درک می کنم. بهش حق می دم که ارتباطش رو با دوستهاش بریزه توی همون قالبی که خودش میپسنده و انتظار داشته باشه که دوستهاش اون رو تعبیر به کم لطفی ، یا هر چیز دیگه نکنن.
حوزه نمی تونم(با کسر م) آدمها ، حوزه خیلی مقدسیه.(البته نه به اندازه حوزه علمیه قم!!) همه دوستها هر چقدر که به هم نزدیک بشن، باز حق ندارن وارد این حوزه بشن. این خلاصه یکی از مهمترین تجربه های منه.
زیاده عرضی نیست.

حسین

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes