سهشنبه، تیر ۲۳، ۱۳۸۳
سلام
موقعی که نشسته بودم پای فینال جام ملتهای اروپا، مامانم اومد پرسید این چه مسابقه ایه و من شرح مفصلی از این که این تیمها کی هستن و الان فیناله و حساسه و این حرفها پرداختم. مامانم از من پرسید طرفدار کدوم تیمم و من گفتم طرفدار یونان چون هیچ افتخاری در سطح اروپا نداره.
مامانم گفت منم اگه می خواستم طرفدار یکیشون باشم، طرفدار یونان می شدم چون اینها نوه و نتیجه های سقراط اند!
**********************************
Touch me with your naked hand, Touch me with your glove
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
**********************************
موقعی که رسیدم تهران ، هیچ خبری نمی تونست به اندازه خبر ازدواج اسماعیل من رو خوشحال کنه.انگار آدم پسرش رو داماد کرده باشه!
*********************************
این دکتر اورعی کجاست ؟ من هنوز پروژه طراحی ماشینم رو تعریف نکردم.
*********************************
نوشته شده در ساعت 11:15 دقیقه روز سه شنبه
توسط حسین
موقعی که نشسته بودم پای فینال جام ملتهای اروپا، مامانم اومد پرسید این چه مسابقه ایه و من شرح مفصلی از این که این تیمها کی هستن و الان فیناله و حساسه و این حرفها پرداختم. مامانم از من پرسید طرفدار کدوم تیمم و من گفتم طرفدار یونان چون هیچ افتخاری در سطح اروپا نداره.
مامانم گفت منم اگه می خواستم طرفدار یکیشون باشم، طرفدار یونان می شدم چون اینها نوه و نتیجه های سقراط اند!
**********************************
Touch me with your naked hand, Touch me with your glove
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
**********************************
موقعی که رسیدم تهران ، هیچ خبری نمی تونست به اندازه خبر ازدواج اسماعیل من رو خوشحال کنه.انگار آدم پسرش رو داماد کرده باشه!
*********************************
این دکتر اورعی کجاست ؟ من هنوز پروژه طراحی ماشینم رو تعریف نکردم.
*********************************
نوشته شده در ساعت 11:15 دقیقه روز سه شنبه
توسط حسین
عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا
بایگانی کل
اینجا اسمش لینکدونی ه
2004-2006 Maahtaab ©
Template borrowed from Geir Landr? with minor changes
<$BlogItemCommentCount$> Comments:
<$BlogCommentBody$>
<$BlogCommentDeleteIcon$><$BlogItemCreate$>
<< Home