دوشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۳

سلام
*****
احتمالا دلم میخواد یه چیزایی اینجا بنویسم تحت عنوان " آسیب شناسی مراسم ویژه احیای شب قدر" . البته خوب هنوز مطلب رو کاملا جمع و جور نکردم. به هر حال در اولین فرصت.
*****
قرآن به سر که تموم شد، آقا شیخ گفت: حالا خودتون رو با خدا تنها می گذارم که با همین حال خوشی که پیدا کردین ، هر چی دلتون می خواد از خدا بخواین.
من هم با تمام صداقتی که داشتم گفتم:
خدایا شر این آخوندها رو از سر این مملکت بکن.
تقصیر خودش بود. می خواست تنهامون نذاره....
*****
من فکر می کنم که یه آدم عارف، علی القاعده، هیچ دعایی رو بیشتر از دعای جوشن کبیر دوست نداره. توی این دعا فقط و فقط خدا هست. هزار تا صفت برای خدا.
مثل اینکه یه روز یه عاشق بشینه و پیش خودش خوبیهای معشوقش رو لیست کنه:
چشمهاش قشنگه، قدش بلنده، مهربونه، با هوشه، وظیفه شناسه، .....
*****
دوستک از من خواسته که اینجا یه بحث راه بندازم.
شرمنده.
اصلا حال و حوصله این صحبتها رو ندارم.
*****
کتاب سنت و سکولاریسم رو اگه وقت داشتین بخونین. کتاب خوبیه.
*****
دکتر سروش تو این کتاب میگه:
بزرگترین کشفی که پیامبران کردند این بود که چیزهایی که خوبند، مورد رضایت خدا هم هستند و چیزهایی که بدند، مورد رضایت خدا نیستند. یعنی بین عقل و دین انطباق کامل هست و انطباق مبارکی هم هست.
اما در جواب این سوال که پس حالا که اینطوری است چه نیازی به دین هست؟ می گوید:
عقل مانند چشم است و دین مانند چراغ. اگر چراغ باشد ولی چشم نابینا باشد چیزی دیده نمی شود. درست همانطور که اگر چراغ خاموش باشد ولی چشم بینا باشد. فرایند دیدن فقط وقتی کامل می شود که هم چراغ روشن باشد و هم چشم بینا باشد.
مثال فوق العاده هوشمندانه ای است. ایول
*****
حسین پارسا

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes