شنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۳

سلام
*****
ماه رمضون هم تموم شد. من كه ميگم امروز عيده. حالا هركي هر چي ميخواد بگه.
*****
بعضي آدمها هستند كه خودشان را تافته اي جدا بافته از آدمهاي ديگر مي دانند. البته منظور من از آدمهاي ديگر، تك تك آدمهاي دور و بر ما ( از باهوشترين آنها بگير تا خنگترين آنها و خلاصه تمام انسانهاي اطراف بدون هيچ گزينشي) در اين تافته ،شدن شركت دارند.
خلاصه بعضي ها تصور مي كنند كه در دنيا يك حقيقت پنهان و رمزآلود هست كه غير از آنها و البته چند تا از دوستان خاص آنها، هيچ كس ديگر به آن حقيقت توجه ندارد و اصولا علت خاص شدن آن دوستان برايشان همين بوده است.( احتمالا) به هر حال من الان تقريبا يقين دارم كه در پشت دنيا ، هيچ حقيقت رمز آلود و خفني نيست كه بعضي ها به آن توجه بكنند و بعضي ها به آن توجه نكنند.
شايد روايت بهتر اين است كه زندگي شبيه يك منشور باشد. منشوري با هزاران هزار وجه. هر كسي از آن وجوهي را مي بيند . ولي به هر حال در داخل منشور حقيقت پنهاني نيست. حقيقت همان چيزهايي است كه بيرون منشور هست. به آن تابيده مي شود و منشور هم آن را منعكس مي كند درون چشم ما.
بنا بر اين قطعا همانطور كه هيچ آدمي نمي تواند تمام وجوه منشور را ببيند، هيچ آدمي هم نمي تواند هيچ وجهي از آن را نبيند و خلاصه از اين منظر همه آدمها با هم برابرند.
*****
مدتي است كه هيچ نوايي جانم را ننواخته است. دلم لك زده است براي گل صد برگ . با واكمن عليرضا. با ولوم تا آخر زياد.
*****
مدتي هم هست ضمنا كه زندگي دوباره احمقانه و مزخرف و لجني شده است. البته درست تر اين است كه بگويم كه من اصلا نمي دانم كه احمقانه چيست و اصلا نمي دانم كه مزخرف چيست و اصلا نمي دانم كه لجني چيست.
*****
زندگي مي كنيم و به يكديگر عشق مي ورزيم
به يكديگر عشق مي ورزيم و زندگي مي كنيم
و نمي دانيم كه زندگي چيست
و نمي دانيم كه عشق چيست
و نمي دانيم كه نور چيست

پل الوار( اگر درست يادم مانده باشد)
*****
حسين پارسا

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes