سه‌شنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۳

سلام
*****
من چند لحظه پیش توی بوفه نشسته بودم و دیدم که چه طور یکی از ماهی های داخل آکواریوم، یکی دیگه رو به شکل وحشیانه ای به عنوان صبحانه نوش جان کرد.
تخمین زدم که غذای ماهی های توی آکواریوم هم از غذای سلف تامین میشه و احتمالا اونها هم با من در مورد غذای سلف هم عقیده اند.
*****
آی احمد علی!
زیاد دور ورت نداره داداش ! اولا که چرا بحث رو منحرف می کنی؟ من کجا از مغز تحلیلگر حرف زدم؟ من فقط گفتم که زنها مردها رو بهتر شناختن.
در ثانی، دانشکده مدیریت کار زیادی نکرده، بلکه حداکثر تو رو از یک ززذ، تبدیل کرده به یک زذ.
و ثالثا، هر وقت حس کردی یه موضوعی پیش اومده که اتفاقا من و تو در اون مورد با هم توافق داریم، به من خبر بده. شک نداشته باش که فورا نظرم رو عوض می کنم.
*****
ای که از کوچه معشوقه ما می گذری
خیلی هم گستاخ و بی پروا هستی و خودت را صمیمی گرفته ای،
خیالت از بابت دیوارش راحت باشد....
چون خودم هنوز نمرده ام.
*****
عزت زیاد
حسین پارسا

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes