شنبه، اردیبهشت ۲۴، ۱۳۸۴

سلام

با مريم يه فيلم ديديم: دريای درون
The Sea Inside
اين يه فيلم اسپانياييه که اسکار بهترين فيلم خارجی رو امسال گرفته. فيلم راجع به يه نفره که 28 ساله
که از گردن به پايين فلجه و ميخواد که بميره و ميخواد به طور قانونی بميره که در نهايت
دادگاه نميگذاره و در هر صورت يه نفر ديگه رو قانع ميکنه که بکشندش. کارگردان فيلم الخاندرو آمنبار است
که همون کارگردان ديگران(نيکول کيدمن) است.
فيلم خيلی خوب اين تناقضی رو که توی اين قضيه هست نشون داده و در نهايت هم اين تناقض با آدم
ميمونه. خلاصه که اگه گيرتون اومد ببينيدش. می ارزه.

هر چی که ميگذره بيشتر به اين نتيجه ميرسم که همه جای دنيا عين همه. بابا به خدا فرقی نداره.
همه جا يه مشت دروغگو هستند که دارن به بقيه دروغ ميگن. حالا توی ايران بيشتره، توی امريکا کمتر
و همش ما مردم بدبختيم که قربانی دروغ مشتی احمق ميشيم. اين رو داشته باشيد در ادامه
اون حرفهايی که ميزدم. ما مسلمون ها احمقيم به اين دليل که وقتی ميبينيم اين ور آبی ها بد نگاهمون
ميکنند، ميپريم مثل سگ پاچه شون رو ميگيريم، اينها احمقند برای اينکون يه سری سگ که پاچه
ميگيرند به جای همه حساب ميکنند، همين ميشه که توی عراق اوضاع درست نميشه، توی افغانستان
به همچنين، ايران رو که بگذريم. فلسطين رو که نگو، باور کنيد اين جمهوری اسلامی انقدر به ما
نشون داده که همه ما اصلاً از ريخت فلسطينی ها بدمون مياد. حالا اينجا برعکسه فلسطينيها يه سری
غولند که به خودشون نارنجک ميبندند و ميرن اين اسراييليهای طفل معصوم رو ميکشند.
آخ که بميرم برای اسراييليها که روزی 45 بار آشويتس رو نشونمون ميدن که وا ويلا، ببينيد هيتلر با
ما چی کار کرد، پس ما هم بايد بريم فلسطينی های پفيوز رو بکشيم. آفريقا رو که نگو هنوز در جهل
مرکب خودشون شناورند، سالی يه دارفور روی شاخشونه، چی بگم ديگه.

حالا اينا رو بيخيال شيد، بگذاريد به حساب مزخرفات يه آدم بی درد که فقط بلده به ريش همه دنيا بخنده
و يکی نيست که به خودش بخنده.

مخلص همه هستيم

عليش

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes