سه‌شنبه، شهریور ۲۲، ۱۳۸۴

از يادداشت‌هاي يك نفر ديوانه (قسمت آخر)

اين يادداشت‌ها با يك دسته ورق در كشو ميز او بود. وليكن خود او در رختخواب افتاده نفس كشيدن از يادش رفته بود.

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes