سه‌شنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۴

سلام
*****
یک چاه عمیق که در ته آن یک آتش درست و حسابی روشن است و همچنین از ته چاه نیزه های زهرآلود بیرون زده است را در نظر بگیرید.اگر کسی را آویزان کنند بالای آن و به او نشان دهند که تا مرگ تنها به اندازه فاصله گرفتن انگشتان یک دست از هم فاصله دارد و آن شخص ، امیدوار ماند به این که هنوز و در این شرایط، موجودی می تواند او را نجات دهد، یقینا آن فرد به آن موجود ایمان دارد و آن موجود در حکم خدای آن فرد تلقی می شود. حالا می خواهد الرحمن الرحیم باشد، یک تکه سنگ درخشان یا حتی یک موهوم که هیچ درصدی از واقعیت را دارا نیست.
چیزی که در وجود ما از آن به خدا تعبیر میکنیم، هیچ نیست مگر آرزو و اشتیاقی که داریم به وجود خدا.
*****

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes