سهشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۴
و مادر ِ حسنک زنی بود سخت جگرآور ، چنان شنودم که دو سه ماه این حدیث از او نهان داشتند؛ چون بشنید جزعی نکرد چنان که زنان کنند، بل که بگریست به درد چنان که حاضران از درد ِ وی خون گریستند؛ پس گفت: « بزرگا مردا که این پسرم بود! که پادشاهی چون محمود این جهان بدو داد و پادشاهی چون مسعود آن جهان». و ماتم ِ پسر سخت نیکو بداشت و هر خردمند که این بشنید پسندید، و جای ِ آن بود.
احمدعلی
احمدعلی
عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا
بایگانی کل
اینجا اسمش لینکدونی ه
2004-2006 Maahtaab ©
Template borrowed from Geir Landr? with minor changes
<$BlogItemCommentCount$> Comments:
<$BlogCommentBody$>
<$BlogCommentDeleteIcon$><$BlogItemCreate$>
<< Home