پنجشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۴

احمد علي تو وبلاگش نوشته:

«من با تقریب خوبی، هروقت شب خوب می خوابم، فرداش حالم خوبه. رؤیایی هم نیست. بازدهیم بالاست. خیالم راحته.به کارام می رسم. رفتارم نسبتاً قابل تحمله (از دید خودم حداقل).

من با تقریب خوبی هر وقت شب کم می خوابم، فرداش حالم بده.سرمو می بُرم. اعصابم خورده. ضربان قلبم بالاست.فکر خشونت نسبت به بقیه ولم نمی کنه.مضطربم.گاز می گیرم.

و مدتهاست که برای حل این مشکل رؤیاها دنبال راه حل های سایکولوژیک می گردم! چه باید کرد؟

این مجتبی یه چیزی میدونه که میگه دیوونه ام...!»

هوس کردم اين جا جواب بدم:
در اين که من، يه چيز که هيچ، کلي چيزي مي دونم شکي نيست....
چيزي که حتي کمتر از اون توش شکه اينه که تو ديوونه اي!!!!

ولي خوب بابا من هي مي گم همه اين سايکولوژيکي که مي بافي خزئبلاته مي گي نه... خوب بنده خدا، ادم سايکو دار که هيچ، گاو هم شب تو طويله اش چراغ روشن باشه، فردا صبحش موقع دوشيدن لگد مي زنه ظرف شير چپه مي کنه.... تفسيرش هم دقيقا يکيه.... تازه گاو که هيچ، من هم شب نخوابم فرداش بدعنقم.... حسام نازنين يه بار مي گفت مجتبي تو آخرش ازدواج هم بکني يه شب خوب نخوابي فرداش به زنت مي گي حوصله ات رو ندارم، امروز ازت خوشم نمي اد و ..... (بقيه اش به دلايل امنيتي سانسور مي گردد...) :))))

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes