یکشنبه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۴
سلام
من امروز صبح توی سایت بودم. بغل دستیم نوبت ثبت نامش بود. ازم پرسید که ریاضی 2 رو با کی بگیرم؟ بهش گفتم با دکتر شهشهانی. و چون تردید داشت گفتم تردید نکن ! با شهشهانی بگیر. و بعد یه چیزای خوبی که در موردش یادم بود رو براش گفتم.
این باعث شد که یه دفعه تصویر تمام خاطرات تلخ و شیرین اون روزها بیاد تو ذهنم و یه طعم شیرین که خیلی وقت بود از یادم رفته بود، دوباره همه وجودم رو پر کنه....
6 سال گذشت...
*****
ببخشید که وسط یه بحث جدی پارازیت دادم
*****
حسین پارسا
من امروز صبح توی سایت بودم. بغل دستیم نوبت ثبت نامش بود. ازم پرسید که ریاضی 2 رو با کی بگیرم؟ بهش گفتم با دکتر شهشهانی. و چون تردید داشت گفتم تردید نکن ! با شهشهانی بگیر. و بعد یه چیزای خوبی که در موردش یادم بود رو براش گفتم.
این باعث شد که یه دفعه تصویر تمام خاطرات تلخ و شیرین اون روزها بیاد تو ذهنم و یه طعم شیرین که خیلی وقت بود از یادم رفته بود، دوباره همه وجودم رو پر کنه....
6 سال گذشت...
*****
ببخشید که وسط یه بحث جدی پارازیت دادم
*****
حسین پارسا
عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا
بایگانی کل
اینجا اسمش لینکدونی ه
2004-2006 Maahtaab ©
Template borrowed from Geir Landr? with minor changes
<$BlogItemCommentCount$> Comments:
<$BlogCommentBody$>
<$BlogCommentDeleteIcon$><$BlogItemCreate$>
<< Home