چهارشنبه، خرداد ۲۴، ۱۳۸۵

توی شورشهای تاریخ، خیلی وقتها یه مشت ابله دور هم جمع می شدن و ادعای ریاست می کردن. یه مشت بی بته بی کلاس. فکر می کردن که با خراب کردن گذشته و ادعاهای بزرگ بزرگ، واسه خودشون آدم میشن. نمونه هاش رو تو همین مملکت خودمون می بینیم، ولی...

نه داداش! ماهتاب جای این غلطها نیست. ماهتاب جایی نیست که دو تا شمپت مثل دوستک و عموسعید بیان ادعای هیأت مدیره بودن بکنن و بقیه هم بگن چشم! بعد تازه به بقیه لقب هم بدن و قانون بذارن و مرتب کلمه های چپ اندر قیچی استفاده کنن.

با شما دو تا گاگولم! یه عنوان بنیانگذار ماهتاب اعلام می کنم که هیچکدوم از قوانین و مصوبه های این هیأت مدیره خود ساخته تون وجاهت قانونی نداره. حق ندارین جلو نوشتن جماعت اناث رو بگیرین. حق ندارین در مورد شعر نوشتن توی ماهتاب قانون وضع کنین. اصلاً هیچ حقی ندارین شما دو تا، غیر از اینکه نظرتون رو به اطلاع بقیه برسونید.

من توی دهن این هیأت مدیره می زنم! من به پشتیبانی اهالی قدیمی ماهتاب (نه تازه به دوران رسیده هایی مثل عمو سعید) دولت تعیین می کنم! من چشم هر کس که بخواد اینجا نّطّق بکشه و خلاف اصول دموکراتیک رفتار کنه رو در میارم!

هیهات منا الذله...

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes