دوشنبه، تیر ۱۹، ۱۳۸۵

سلام

اول به حاج حسین ولگرد دیوث: دیوث رو توی فارسی اینطوری می نویسن نه اون طوری.
دوماً من اصلاً در مورد خوب بودن یا بد بودن چیزی نظر نداده بودم. حرف من در مورد یک رابطه همزمانی بود نه علت و معلولی.
سوماً یکی از اعضای این هیأت مدیره مسخره که تحت روانکاوی هست، دومیش هم که اینقدر مث جنیفر لوپزه که حیفه خراب شه به نظرم. چه کاریه؟

دوم به دوستک شمپت و علی گّلم: این روضه ها رو واسه من نخونین دیگه. من خودم به هزار تا دلیل سایکو آنالیتیکال میتونم تو وجود خدا تردید کنم. می تونم با هرجور اعتقاد به ماوراءالطبیعه کل بندازم (به این میگن خودشیفتگی). مگه کم از این کارا کردم؟

من در مورد یه حس صحبت کردم، که خیلی ساده میتونه به خاطر تثبیت من در مرحله دهانی باشه (به قول دوستک). هزار بار هم توی اون وبلاگ گفتم که اینجا حرف منطقی نمی زنم (مث جاهای دیگه)، حرف حسی می زنم. تازه آخرش هم که گفته بودم "ترس، یا ابزار، یا هرچی".

دوسِتون دارم
احمدعلی

<$BlogItemCommentCount$> Comments:

At <$BlogCommentDateTime$>, <$BlogCommentAuthor$> said...

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<< Home

عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا Š

www.flickr.com
My Odeo Podcast

بایگانی کل


اینجا اسمش لینکدونی ه


2004-2006 Maahtaab ©

Template borrowed from Geir Landr? with minor changes