شنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۶
سلام
یه خبر دست اول! پریروز دایی سعید از مشهد اومده بود تهران و زنگ زد سعید که بیاد و "سانسور شد". بعد سعید به تکاپو افتاد که "سانسورشد" و سرانجام "سانسورشد". اما ما بعداً مطلع شدیم که طرف "سانسورشد" و خلاصه این سعید ما رو پیش همه سرافکنده کرده. حالا خودتون می دونید و سعید!
دوستک
یه خبر دست اول! پریروز دایی سعید از مشهد اومده بود تهران و زنگ زد سعید که بیاد و "سانسور شد". بعد سعید به تکاپو افتاد که "سانسورشد" و سرانجام "سانسورشد". اما ما بعداً مطلع شدیم که طرف "سانسورشد" و خلاصه این سعید ما رو پیش همه سرافکنده کرده. حالا خودتون می دونید و سعید!
دوستک
عکسها:
غبار گذشته بر پنجره فردا
بایگانی کل
اینجا اسمش لینکدونی ه
2004-2006 Maahtaab ©
Template borrowed from Geir Landr? with minor changes
<$BlogItemCommentCount$> Comments:
<$BlogCommentBody$>
<$BlogCommentDeleteIcon$><$BlogItemCreate$>
<< Home